دفن شهداي گمنام در دانشگاه شريف
امروز ميخواستند در دانشگاه صنعتي شريف چند شهيد گمنام را دفن كنند.اين كار را هم نهايتاً كردند. گزارشهاي كاملتر تا فردا منتشر ميشود و اگر بتوانم لينكشان را ميگذارم.
خبر ادوار نيوز درباره حمله به دانشجويان معترض: دانشجويان بسيجی با حمايت گروه زيادی از نيروهای لباس شخصی با هجوم به دانشجويان دانشگاه شريف كه در محل در نظر گرفته شده برای تدفين شهدا تجمع كرده بودند، با پرتاب گاز اشك آور و ضرب و شتم شديد دانشجويان دختر و پسر حاضر در محل در حاليكه فرياد يا حسين سر داده بودند به زور پيكر شهدا را دفن كردند. بنابر گزارش شاهدان عينی سعيد حداديان مداح معروف از پشت بلندگو هدايت حمله كنندگان را بر عهده داشته است.به گزارش خبرنگار ادوارنيوز عده ديگری از دانشجويان با هجوم به دفتر رييس دانشگاه شريف با شكاندن شيشه های دفتر رييس دانشگاه خواستار پاسخگويی وی شدند. برخی گزارشها از ضرب و شتم ريس دانشگاه شريف توسط دانشجويان معترض حكايت داردجو دانشگاه شريف به دليل شليك چند گاز اشك اور و حضور نيروهای لباس شخصی فوق العاده ملتهب گزارش می شود و تمامی كلاسهای اين دانشگاه تعطيل شده است.گزارشهای تكميلی حاكی است در اين مراسم مهرداد بذرپاش رييس مشاوران جوان رييس جمهور نيز فعالانه حضور داشته است. همچنين امروز ورود به دانشگاه شريف با ارائه كارت بسيج هم امكانپذير بوده است.
***
ادامه: زمانيكه اين پست را مينوشتم از اين كه رئيس دانشگاه را دانشجويان كتك زدهاند خبر نداشتم. يكي از خوانندگان به درستي به اين مسئله و قبح آن اشاره كرده. دوستان ديگري هم در اين باره در وبلاگهاشان چيزهايي نوشتهاند.
كتك زدن آقاي سهرابپور كار بسيار زشتي بوده كه حتماً بايد از آن عذر خواهي شود؛ آيا اگر زورمان به دار و دسته سعيد حداديان نرسد بايد يكي ديگر را بزنيم كه كمزورتر، بيپشتيبانتر و البته كمتقصيرتر است؟
من به اين به اصطلاح استشهاديهايي فكر ميكنم كه وقتي نميتوانند رودر رو با ارتش اسرائيل بجنگند اتوبوس بچه مدرسهايها را منفجر ميكنند؛ گيرم با حمله انتحاري؛ چه فرقي ميكند به حال آن بچههاي بيگناه؟ آيا كتكزدن سهرابپور به نحو طنز آميزي با آن كار قابل مقايسه نيست؟
۵ نظر:
اندیشیدن
در سکوت
آنکه می اندیشد
به ناچار دم فرو می بندد.
اما آنگاه که زمانه٬
زخم خورده و معصوم٬
به شهادتش می طلبد
به هزار زبان سخن خواهد گفت.
با اجازتون یه شما لینک زدم. شاد باشید و زنده.
سلام اونجا بودم یه چیزهایی هم نوشتم !
Agha Salam, Alan ke Bayaniyeh Tahkimo khoondam delam gereft. KAre Haddadian o.. dar mosadereh shohada mese hameh chizaye digeie ke mosadereh kardan ghabih hast. Vali fekr nemikoni ke bayad zarb o shatme Sohrab poro ham ye eshareie behesh beshe. Shoma ham hichi nagofti, tahkimam hichi nagoft hamin behooneh misheh ke Srkoob besheh. Man az har do ghesmate majara enzejar darm. Onaie ke baghayashoon ta taboot bood hich ertebati ba taboot bedasta nadashatn.
Thanks for visting my blog!
علي سلام
كلي روز بود كه كانت دوني نداشتي و من هم عضو بلاگر نيستم و خلاصه نشد كه .... تبريك ( هرچند ديره) با آرش تو خيابون حرف زدم . با عيال داشت گشت مي زد . مثل اين كه خوشه حالش . سلام هم داشت . تو هم ايشالله خوب باشي و مهربون تر از هميشه .ياعلي
ارسال یک نظر