پيشنهاد ميكنم يادداشت نادر را بخوانيد
غير مرتبط: گفته كه بيست تن از اشرار به زودي اعدام ميشوند. كدام دادگاه محاكمه كرد؟ چه زماني؟ وكيل كه بود؟
...
به عقب تر که بنگریم ریشه های مشترک این "ابتذال" را خواهیم یافت. کوی از زمانی به "انحراف" یا "مسئله" تغییر شکل داد که "سیاست" از "خیابان" دریغ شد. همانجایی که خط فرضی شکافنده بین اعتدال و افراط، بار دیگر سیطره یافت. آنکه مداخله کرد افراطی شد و آنکه کناره گیری، معتدل، از عقلا، سیاست ورز و... .سیاست ابتذال در عرصه نمادین متجلی است تا دیگر جایی برای خاطره نمادین "حادثه" کوی دانشگاه باقی نماند.و پيشنهاد ميكنم براي حفظ اعصاب گزارش سخنراني خاتمي را، من تازه ديدهام، نخوانيد؛شاید به همین دلیل است که در هشتمین سالگرد کوی مردی در خفا سنگسار می شود و دانشجویان را با بهانه "جمع آوری معتادان" از طبقه دوم "ساختمان" –و نه خیابان- بازداشت می کنند
مرز مداخله یا کناره گیری چنان باریک است که در غبار موجود، اینکه در کدام سو ایستاده ایم، جز با نوعی نگاه اخلاقی "خود آیین" قابل تشخیص نیست. نوعی تقابل "فرد" ها با "پدیده"ها ست. شاید از همین روست که "مسئله کوی" را انکار می کنیم تا مجبور به انتخاب بین مداخله یا کناره گیری نباشیم
در اصلاحات تاكيد بر آزادي هاي اساسي در جامعه و حمايت از آن، دفاع از حق حاكميت مردم بر سرنوشت خود يك اصل اساسي است و متهم كردن كساني كه دم از آزادي و دفاع از حقوق مردم مي زنند به ليبرال و ليبراليسم يك انحراف بزرگ است و اين در حاليست كه بيشترين و علميترين نقدها پيرامون مباني فلسفي ليبراليسم از طرف بسياري از اصلاح طلبان از جمله خود من صورت گرفته است؛ همانگونه كه مدرنيته نقد شده استتا به حال نميدانستم كه اين "اصلاحات" خودش براي خودش مكتبي است كه در مقابل ليبراليسم هم ميايستد و متفكراني دارد، از جمله خود ايشان، كه "علميترين نقدها پيرامون مباني فلسفي ليبراليسم" را منتشر كردهاند؛ تازه مدرنيته را هم نقد كردهاند. بندگان خدا مهجور ماندهاند در دنياي تبادل افكار فلسفي؛ شايد هم ما غافليم كه سهم ايشان را در ادبيات فلسفي معاصر نميبينيم. احتمالا با نتيجهگيريهاي عملي خيلي فورياي كه از صرف وجود اين نقدها ميشود، نشرياتي مثل فيلاسوفي اند پابليك افيرز بايد خيلي مغبون باشند كه اين نقدهاي علمي را از دست دادهاند، خودتان پايانبندي سخنراني را به نقل اين گزارش بخوانيد
وي با اشاره به بد اخلاقي هاي رايج در جامعه گفت: عدهاي به صراحت اعلام ميكنند كه نبايد بگذاريم بعضي افراد و گروهها در عرصه انتخابات شركت كنند و براي تخريب به هر نوع دروغ و تهمت و شانتاژي نيز متوسل ميشوند در حاليكه آزمودهاند اين روشها در جامعه اثر عكس دارد، خيلي ها از اينكه جامعه به يك اصلاحطلبي معتدل جلب شده و شود نگرانند و از همين حالا درصدد بدنام كردن و زمينه سازي براي رد صلاحيت ها هستند، ولي به ياري خداوند همه آنان كه دلسوز انقلاب، كشور و مردم اند، بايد با نشاط فراوان در صحنه هاي سرنوشت بخصوص انتخابات حضور داشته باشندمن كه ليبرال نيستم اما ميتوانم به ليبرالهايي كه احياناً از وجود چنين نقدهايي نگران شدهاند اين تسلي را بدهم كه زياد هم نگران نقدهاي جديد نباشند چون متفكران اصلاحطلب الان خيلي مشغول اجازه گرفتن براي شركت در انتخابات هستند و عجالتاً به يادآوري همان نقدهاي پيشن اكتفا ميكنند شايد فرج تاييد صلاحيتي حاصل شود و بعد به كار نقاديشان باز ميگردند. ليبرالهاي محترم در اين فاصله اگر نقدهاي علمي اصلاحطلبان را پيدا كردند، خوب است ببينند كه مثلاً از كانت به بعد چيزي در سنتشان هست كه بتوانند با آن در مقابل نقدهاي "اصلاحات" مقاومت كنند، يا اين كه بايد فكر تازهاي بكنند
غير مرتبط: گفته كه بيست تن از اشرار به زودي اعدام ميشوند. كدام دادگاه محاكمه كرد؟ چه زماني؟ وكيل كه بود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر