[پينوشت: ديدم كه دوشنبه شب 31 شهريور در سايت موج سبز آزادي به اين مطلب لينك داده شده است. در اين سايت به دنباله تيتر اين مطلب جملهاي افزوده شده كه اين را به ذهن متبادر ميكند كه گويا اين مطلب درباره برنامه 31 شهريور بخش خبري بيست و سي تلويزيون نوشته شده. پيداست كه اين مطلب مربوط به 10 روز پيش از آن است و زماني نوشته شده كه هيئت سه نفره بيانيهاش را منتشر كرد و چون پيش از آن خبر پورآقايي را در اينجا آورده بودم بر خود ميدانستم كه اظهار نظر هيئت سه نفره را هم بياورم. خوشبختانه برنامه بيست و سي را نديدم، و نميتوانم در مورد آن اظهار نظري كنم؛ البته نديدن دختري كه از دست كم سه طبقه پايين پريده بعد براي اين كه مادرش ناراحت نشود دو ماه در خانه كس ديگري مانده واقعاً نوعي خسران به شمار ميرود. فكر كنم هنوز شمارههاي روزنامه مشهور را كه بارها او را فراري خوانده بود نشانش ندادهاند. حتماً از شنيدن اين كه مادرش برايش ختم گرفته و در اطلاعيه ختمش نوشته كه پدرش شهيد شده بهت زده ميشود؛ خوب اين برايش درس عبرتي خواهد شد كه اگر بار ديگر از پنجره بيرون پريد، دست كم زودتر به خانه برگردد.]
شايد شما هم خبر مربوط به سعيده پور آقايي را خوانده بوديد. در گزارش هيئت سه نفره قوه قضاييه درباره ايشان مطالبي آمده از جمله:
من نميتوانم بفهمم كه آيا از گزارش هيئت سه نفره بايد نتيجه گرفت كه سعيده پورآقايي زنده است؟ يعني اين هيئت تلفني كه به مادر او شده و خبر زنده بودنش داده را تاييد ميكند؟ چون ظاهراً بنابر همين گزارش اين تنها شاهد خلاف مرگ اوست - سواي موارد ديگري كه گفته ميشود درباره هويت او درست نبوده است.
البته چيزي كه در اين گزارش آمده صرفاً "نقل قول" از آقاي كروبي در اين مورد است؛ هم در مورد خود خبر و هم در مورد نقض خبر، و دقيقاً اشارهاي به تحقيقات و قضاوت خود هيئت در اين مورد نشده؛ گفته شده كه نتيجه تحقيقات هيئت در آينده منتشر ميشود. پيش از اين آقاي كروبي در نامه رييس قوه قضاييه در مورد طرح همين مورد با هيئت سه نفره گفته بود:
سواي اين كه سعيده پورآقايي تنها فرزند بوده يا نبوده، فرزند شهيد بوده يا نبوده، سابقه فرار از خانه داشته يا نه... آيا او زنده است و باقي اجزاي خبر هولناك هم درست نيست؟
حتي در اين صورت باز ابهام بسياري در اين قضيه به جا ميماند.
شايد شما هم خبر مربوط به سعيده پور آقايي را خوانده بوديد. در گزارش هيئت سه نفره قوه قضاييه درباره ايشان مطالبي آمده از جمله:
درمورد مشاراليه تحقيق شد و مشخص گرديد:
1- پدر وي شهيد نبوده و چند سال پيش فوت كرده و اصولاً ( س - پ ) تنها فرزند خانواده نيست و دختر شهيد هم نميباشد.
2-مشاراليه با مادرش اختلاف داشته و از سال 86 تاكنون 6 مورد از منزل فراري شده و هر بار مادرش براي پيدا كردن او به مراكز انتظامي مراجعه داشته است و در مواردي پس از روزهايي به منزل برگشته و در چند مورد هم توسط مأمورين انتظامي با پسر و دختر ديگر دستگير و زنداني و يا تحويل مادرش شده است كه گزارش مبسوط آن پيوست ميباشد.
درمورد اخير مادر س - پ بنام الف - ع در 21/4/88 در نامهاي به يكي از سران مينويسد:
.... در روز شنبه 13/4/88 ساعت 13:45 براي تهيه دارو از منزل خارج شده بود در هنگام بازگشت با عدم حضور دخترم مواجه شدم و از آن تاريخ تاكنون از او اطلاعي ندارد و استدعا دارم دستور دهيد فرزندم را پيدا كنند.
3-از قرار اطلاع خانم مذكور چند روز پيش تماس ميگيرد و ميگويد من تا چند روز ديگر به منزل برميگردم.
4-مادر وي از آنچه كه آقاي كروبي و مرتبطين با آقاي ميرحسين موسوي و سايتهاي مربوطه گفته و نوشتهاند اظهار بياطلاعي ميكند و ميگويد نميدانم دخترم دستگير شده و يا مثل دفعات قبل از خانه بيرون رفته و هيچ اطلاعي از وضعيت او ندارم.
5-آنچه كه فعلاً قطعي است عدم حضور س - پ است كه مثل دفعات قبل از خانه فرار ميكرده و ساير مسائل مطروحه از ناحيه آقاي كروبي و افراد مرتبط با آقاي ميرحسين موسوي به هيچ وجه صحت ندارد.
8-مادر مشاراليه ميگويد فردي با منزل ما تماس گرفت و گفت دخترت كشته شده و جنازه او را دفن كردهاند و تلفن را قطع كرد و خودش را معرفي نكرد. من كه از فرارهاي قبلي دخترم بين همسايگان و آشنايان رنج ميبردم و اين بار نيز دخترم مدتي بود كه نبود و اين تلفن هم بيشتر مرا نگران كرد موضوع را به يكي از همسايگان بنام اشراقي (كارمند بانك ملي و مرتبط با ستاد آقاي ميرحسين موسوي) و خانم كاشاني كه در جريان فرارهاي قبلي دخترم بود در ميان گذاشتم و قرار شد براي او جلسه ختمي بگيرم و كارهاي بعدي را براي گرفتن مسجد و... آقاي اشراقي دنبال كرد.
فرداي آن روز كه مسأله را با آقاي اشراقي مطرح كرده بودم و قرار شد جلسه ختم برقرار كنيم حدود ساعت 10 شب فردي بنام آقاي مقايسه با منزل ما تماس گرفت و گفت به شما تسليت ميگويم و در مراسم شما هم شركت ميكنيم. من گفتم شما را نميشناسم آقاي مقايسه گفت دختر شما كشته شده جريان چيست؟ من تأكيد كردم من اصلاً شما را نميشناسم و اصلاً موضوع اين نيست آقاي مقايسه تلفن را قطع كرد.
روزي كه در مسجد قلهك مراسم داشتيم وقتي مداح اعلام كرد آقاي ميرحسين موسوي شركت كرده من خيلي تعجب كردم و بعد به من اطلاع دادند كه آقاي ميرحسين ميخواهد به منزل بيايد و تسليت بگويد كه من قبول نكردم. از يك روز قبل از ختم و تا دو سه روز بعد مكرر افرادي كه خود را از طرف آقاي ميرحسين موسوي معرفي ميكردند با من تماس ميگرفتند و مطالبي را مطرح ميكردند كه من درجريان نبودم و يا چيزهايي ميگفتند كه من تكذيب ميكردم.
در روز سه شنبه 10/6/88 حدود ساعت 30/21 آقاي مقايسه به درب منزل ما مراجعه كرد و گفت به همراه همسر جواد امام از طرف كميته آقايان موسوي و كروبي براي دلجويي آمدهايم و به آقاي كاتوزيان نماينده مجلس هم اطلاع داده شده كه او هم بيايد. من گفتم شما را نميشناسم و در منزل تنها هستم و درب را باز نكردم. آقاي مقيسه گفت چرا ميترسيد ما براي كمك به شما و پيگيري موضوع آمدهايم. من مخالفت كردم و اجازه ورود به منزل ندادم. آقاي كاتوزيان نيز همان شب حدود ساعت 30/22 آمد و به او هم گفتم من در منزل تنها هستم و اجازه ورود ندارم.
با مشخص شدن موارد فوق آقاي كروبي براي ساعت 14 روز 16/6/88 مجدداً به دادستاني كل كشور فراخوانده شد و با حضور در هيأت سه نفره به بيان نتيجه تحقيقات و نحوه رسيدگي پرداخته شد.
در ابتداي جلسه و قبل از بيان نتيجه تحقيقات هيأت از آقاي كروبي پرسيده شد آيا ظرف اين مدت غير از آنچه در جلسه قبل گفتيد مطلب ديگري درخصوص موارد ادعايي داريد يا نه؟
آقاي كروبي جواب داد: ظاهراً س - پ دختر شهيد نبوده و در اين رابطه اشتباه شده، دختر خانمي با يك نفر ديگر به من مراجعه كرد و گفت من خواهر س - پ هستم و پدر ما شهيد نشده است چند سال پيش فوت كرده و من ميخواستم از چگونگي مرگ خواهرم مطلع شوم. من ( كروبي) گفتم از چگونگي آن اطلاع ندارم و اين مسائل را شنيدهام. گفت آدرس منزل آنها را به من بدهند گفتم چگونه آدرس خواهرت را نداريد. گفت: ما با زن پدرمان اختلاف شديد داشتيم و من رفت و آمد نميكردم و آدرس او را ندارم.
من (كروبي) با بچهها تماس گرفتم و گفتم اين خانم چنين ميگويد كه پدرش شهيد نشده است. آنها گفتند درست است پدرش شهيد نشده. از آقاي كروبي پرسيده شد كه چه كسي در جريان وضعيت اين خانم بوده؟ آقاي كروبي جواب داد: آقاي مقيسه گفته پدر ايشان شهيد نشده و نيز گفته ظاهراً دختر زنده است و تماس گرفته است.
با آقاي كروبي به تفصيل و به صورت دوستانه صحبت شد و جزئيات تحقيقات با ايشان مرور شد و آقاي كروبي قبول كرد مسائل مطروحه درمورد س -پ كاملاً بياساس و با انگيزه سياسي مطرح شده است.
همچنين وقتي به آقاي كروبي نكات مربوط به لوح فشرده آقاي الف- ش مطرح شد و گفته شد دفتر شما بلافاصله پس از حضور شما در دادستاني اعلام كرد آقاي الف -ش مفقود شده است، آقاي كروبي گفت: آقاي داوري از حزب اعتماد ملي و از نزديكان من با چند نفر ديگر لوح فشرده را تهيه كردهاند و اكنون هم آقاي الف -ش با آقاي داوري در تماس ميباشد.
چگونگي تحقيقات و بي پايه و اساس بودن موضوعات مطروحه درمورد ترانه موسوي نيز با آقاي كروبي در ميان گذاشته و گفته شد حال كه واقعيت براي شما مشخص شد حداقل در چند مورد ازجمله س -پ قبول داريد كه مطالب گفته شده خلاف بوده و مغرضانه چنين مطالب كذب و ناروايي عليه نظام و مردم تهيه و منتشر شده و بهترين دستمايه براي دشمنان قرار گرفته است و با توجه به صحبتي كه در جلسه قبل داشتيد كه اگر براي شما ثابت شد موردي اشتباه بوده با شجاعت اعلام ميكنيد كه اشتباه كردهايد اكنون به نحو مقتضي براي مردم توضيح دهيد شايد بخشي از آثار شوم اين تهمت و افتراء بزرگ از بين برود ، آقاي كروبي پاسخ دادند من موارد ديگري هم دارم و هرگاه همه آنها برايم ثابت شود آن زمان اعلام اشتباه ميكنم.
نتيجتاً از مجموع تحقيقات جامع ميداني بعمل آمده و استماع اظهارات آقاي كروبي و بررسي دقيق لوح هاي فشرده ارائه شده از ناحيه ايشان و تشكيل جلسات متعدد و فشرده و ساير اقدامات صورت گرفته كه مشروح آن به پيوست تقديم ميگردد ، هيأت به اين جمعبندي رسيد كه نه تنها هيچگونه مدركي دال بر تجاوز جنسي به افراد مورد ادعاي آقاي كروبي وجود نداشته و ادعاهاي مطرح شده بدون مستند و عاري از حقيقت ميباشد بلكه ادعاها و مدارك ارائه شده كاملاً ساختگي و براي انحراف افكار عمومي تنظيم شده كه مراتب ازطريق مراجع قضايي و امنيتي براي ريشهيابي موضوع در دست بررسي بوده كه نتيجه نهايي آن متعاقباً جهت تنوير افكار عمومي اعلام خواهد شد.
من نميتوانم بفهمم كه آيا از گزارش هيئت سه نفره بايد نتيجه گرفت كه سعيده پورآقايي زنده است؟ يعني اين هيئت تلفني كه به مادر او شده و خبر زنده بودنش داده را تاييد ميكند؟ چون ظاهراً بنابر همين گزارش اين تنها شاهد خلاف مرگ اوست - سواي موارد ديگري كه گفته ميشود درباره هويت او درست نبوده است.
البته چيزي كه در اين گزارش آمده صرفاً "نقل قول" از آقاي كروبي در اين مورد است؛ هم در مورد خود خبر و هم در مورد نقض خبر، و دقيقاً اشارهاي به تحقيقات و قضاوت خود هيئت در اين مورد نشده؛ گفته شده كه نتيجه تحقيقات هيئت در آينده منتشر ميشود. پيش از اين آقاي كروبي در نامه رييس قوه قضاييه در مورد طرح همين مورد با هيئت سه نفره گفته بود:
این را هم بدانید که اگر من در مسیر تحقیق خود به نتیجه ای خلاف نتیجه سابق در خصوص صحت و سقم ادعاهای یکی از شاکیان نیز رسیدم، خود پیش قدم بودم و تصحیح لازم را انجام دادم، از جمله در مورد سعیده پورآقایی که برخی تحقیقات تکمیلی من ناقض گفته های پیشین بود و از این رو تصحیح لازم از سوی خود من و هیات پیگیری، صورت گرفت.از اين مختصر معلوم نيست دقيقاً چه چيزهايي در تحقيقات جديد آقاي كروبي نقض شده، اما با جستجوي اينترنتي، ديدم كه در همان اوان انتشار اولين خبر، مجتبي سميعينژاد هم كه خبر درگذشت سعيده پورآقايي را شنيده بوده، نوشته است كه با شناختي كه از خانواده او دارد ميداند كه "پدر سعيده پورآقايي جانباز و شهيد نيست".
سواي اين كه سعيده پورآقايي تنها فرزند بوده يا نبوده، فرزند شهيد بوده يا نبوده، سابقه فرار از خانه داشته يا نه... آيا او زنده است و باقي اجزاي خبر هولناك هم درست نيست؟
حتي در اين صورت باز ابهام بسياري در اين قضيه به جا ميماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر