به نام آزادي بيان؛ براي مدافعان واقعي حقوق مسلمانان
صحبت از آزادي بيان است؟ حكايت كارتونهاي دانماركي است يا رئيس مجلس كه در مراسم كتاب سال رسماً از سانسور سخن ميگويد؟ نه من ميخواهم از اتوبوسرانان تهراني بگويم. از كارگراني كه نتوانستم جز به اشاره درباره حقشان بنويسم؛ و وقتي مظلومانه زير ضرب رفتند و بازداشت شدند و خانهشان مورد هجوم واقع شد باز هم جز به اشاره نشد كه به آنها بپردازم؛ به آنها و البته به چيزهاي ديگر
گفتند سنديكا غير قانونيست و با اين گفتنشان گويي ميخواستند هر بدي را كه كرده و پوشانده بودند پنهان كنند: كتك زدن رانندگان؛ دستگيري خود و همسرانشان؛ و آزار كودكانشان. اما سنديكا توجه نكردند كه اگر حاكميتي سنديكا را غير قانوني بداند رسماً اعلام كرده است كه نيروي كار را در برابر هر متعدياي بيدفاع ميخواهد
اما خوب ميدانيد من چون آزادي بيان خيلي دارم و عدالت هم همينطور و هر چه هم كه كم دارم قرار است با حق هستهايم بگذارند كف دستم ترجيح ميدهم خودم از آنها چيزي ننويسم؛ البته يكي ديگر هست كه خيلي بهتر از چيزي كه من ميتوانستم بنويسم و چاپ كنم نوشته؛ بخوانيد.
منتي را كه در زير لينك ميدهم گزارشي است كه چند روز پيش نيك كوهن در مورد همين واقعه اعتصاب كارگران اتوبوسراني تهران و اعتراضهايي كه به آن شده براي آبزرور نوشته است:چرا كارگران اعتصابكننده اتوبوسراني تهران مدافعان واقعي حقوق مسلمانان هستند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر