[اين يادداشت از دوستم نادر فتورهچي است كه خواسته اينجا منتشرش كنم]
١- با وجود تردیدهای جدیام درباره "سیاسی شدن مردم" و یا "فکر کردن آنان" و نیز تشکیک مستدامم نسبت به وجود خارجی داشتن چیزی به نام "جنبشهای اجتماعی کلگرا" ، و نیز با اعلام وفاداری به بیانیه گروهی رخداد درباره انتخابات مجلس هفتم، کماکان بر این باورم که "تحریم انتخابات" از قضا غیر سیاسیترین انتخاب ممکن در مقطع کنونی است. این اعتقاد حتی در دو نگاشته "طرح پرسشهای بنیادین در هیاهو " و نیز "فکر ن-کردن" همراه نویسنده بوده است، با این حال به قصد تکرار مکررات ناشی از وسواس وحشت آور "برداشت معکوس"، تحریم انتخابات را چون گذشته "بیمعنا" اعلام میکنم.
٢-"بیمعنا"بودگی مقوله تحریم بنا به نص بیانیه گروهی رخداد، هرگز نتوانسته است به شکلی درونماندگار به چیزی موهوم به نام "مشروعیت نظام" متصل شود. این عدم اتصال از آن روست که با وجود شکافهای عریان درساختار سیاسی جمهوری اسلامی، و علنی شدن این شکافها در شبهای گذشته، اساساً منطق سیاسی "تحریم انتخابات" را از قبل بیمعنا تر کرده است. به بیان ساده، در شرایط موجود جهانی آخرین سئوال از میزان مشارکت "کل رای دهندگان" در انتخابات به عنوان سنجه مشروعیت نظام مطرح خواهد بود.
٣- تظاهرات روز ٢٠ خرداد از میدان انقلاب تا میدان آزادی در تهران و مازادی که در آن وجود داشت که سویههای بهت آورش را از قضا پس از روز رای گیری (به مثابه امکان اجنماعی صیانت از آراء) نشان خواهد داد، میتواند به غایت منطق سیاسی تحریم را مبتذل جلوه دهد.
٤- امتداد ادغام "سیاست و خیابان" در فردای روز رای گیری، میتواند از جمله سرنوشت سازترین بزنگاههای تاریخ ایران باشد.
٥- اکنون که ما در لبه تاریخ در حرکتیم، و هر دم امکان "تحول ساختاری در وضع موجود" وجود دارد، اساسا چه پرسش از تحریم و چه دفاع از آن در خوشبینانه ترین حالت متکی بر نوعی "سویه احساسی مبتنی بر انزجار شخصی" خواهد بود و هیچ نسبتی با امر کلی نخواهد داشت.
تحریم ، دفاع از آن و پرسش از آن در این روزهای به واقع "پیش بینی ناپذیر" کاملا بی معناست.
٦- شلختگی این متن ، خود نشانگر "وضعیت استثنائی" این روزهاست.
بر مبنای دو نگاشته پیشینام در سایت رخداد درباره اتفاق ٢٢ خرداد،سویهای ماخولیایی مرا به شک انداخته است که مبادا از برآیند آنها نوعی لجبازی دال بر دفاع از "تحریم" برداشت شود. و اکنون هرچند علی رغم تمکین به منطق هایدگری "هرگز وقت نیست"، برای تسکین و بیرونی کردن سویه ماخولیاییام ، به شکلی تلگرافی موضعی کاملا شخصی را درباب مقوله تحریم انتخابات به متن تبدیل میکنم:
١- با وجود تردیدهای جدیام درباره "سیاسی شدن مردم" و یا "فکر کردن آنان" و نیز تشکیک مستدامم نسبت به وجود خارجی داشتن چیزی به نام "جنبشهای اجتماعی کلگرا" ، و نیز با اعلام وفاداری به بیانیه گروهی رخداد درباره انتخابات مجلس هفتم، کماکان بر این باورم که "تحریم انتخابات" از قضا غیر سیاسیترین انتخاب ممکن در مقطع کنونی است. این اعتقاد حتی در دو نگاشته "طرح پرسشهای بنیادین در هیاهو " و نیز "فکر ن-کردن" همراه نویسنده بوده است، با این حال به قصد تکرار مکررات ناشی از وسواس وحشت آور "برداشت معکوس"، تحریم انتخابات را چون گذشته "بیمعنا" اعلام میکنم.
٢-"بیمعنا"بودگی مقوله تحریم بنا به نص بیانیه گروهی رخداد، هرگز نتوانسته است به شکلی درونماندگار به چیزی موهوم به نام "مشروعیت نظام" متصل شود. این عدم اتصال از آن روست که با وجود شکافهای عریان درساختار سیاسی جمهوری اسلامی، و علنی شدن این شکافها در شبهای گذشته، اساساً منطق سیاسی "تحریم انتخابات" را از قبل بیمعنا تر کرده است. به بیان ساده، در شرایط موجود جهانی آخرین سئوال از میزان مشارکت "کل رای دهندگان" در انتخابات به عنوان سنجه مشروعیت نظام مطرح خواهد بود.
٣- تظاهرات روز ٢٠ خرداد از میدان انقلاب تا میدان آزادی در تهران و مازادی که در آن وجود داشت که سویههای بهت آورش را از قضا پس از روز رای گیری (به مثابه امکان اجنماعی صیانت از آراء) نشان خواهد داد، میتواند به غایت منطق سیاسی تحریم را مبتذل جلوه دهد.
٤- امتداد ادغام "سیاست و خیابان" در فردای روز رای گیری، میتواند از جمله سرنوشت سازترین بزنگاههای تاریخ ایران باشد.
٥- اکنون که ما در لبه تاریخ در حرکتیم، و هر دم امکان "تحول ساختاری در وضع موجود" وجود دارد، اساسا چه پرسش از تحریم و چه دفاع از آن در خوشبینانه ترین حالت متکی بر نوعی "سویه احساسی مبتنی بر انزجار شخصی" خواهد بود و هیچ نسبتی با امر کلی نخواهد داشت.
تحریم ، دفاع از آن و پرسش از آن در این روزهای به واقع "پیش بینی ناپذیر" کاملا بی معناست.
٦- شلختگی این متن ، خود نشانگر "وضعیت استثنائی" این روزهاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر