۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

تشكيك در خبر مربوط به قتل عليرضا (و تاييد دوباره...)

در يكي از ست‌هاي قبلي، من ماجراي "كشته شدن عليرضا [توسلي؟]" را نقل كرده بودم. اكنون گفته مي‌شود كه او دو روز قبل از مراسم چهلم شهدا و در سانحه رانندگي فوت كرده بود. ظاهرا مصاحبه‌اي هم در تلويزيون پخش شده مبني بر تكذيب اين خبر. ما جرا را در موج سبز آزادي بخوانيد:

چندی پیش خبری در فضای اینترنت منتشر شد مبنی بر اینکه یک نوجوان 12 ساله در مراسم چهلم شهدای جنبش سبز در بهشت زهرا کشته شده است. «موج سبز آزادی» اگرچه در همان روز این خبر را دریافت کرده بود، ولی با توجه به قرائن مختلف و نبودن هیچ منبع دیگری که این خبر را تایید کند، خبر مذکور را منتشر نکرد. اما خبر مذکور به علت تکرار پیاپی، باورپذیر و واقعی به نظر آمد. حال امشب بخش خبری «بیست و سی» شبکه دو صداوسیما که خود در دروغ گفتن سابقه‌ی طولانی دارد، با دو نفر به عنوان خانواده‌ی این نوجوان مصاحبه کرد و آنها تاکید کردند که فرزندشان در دهه اول تیر ماه در یک تصادف کشته شده است. حال جا دارد منتشرکنندگان این خبر، یا خبر صداوسیما را تکذیب و یا منشأ خبر را بررسی و نتیجه را به صراحت کنند.

«موج سبز آزادی» و بسیاری از دلسوزان جنبش سبز مردم ایران پیش از این هشدار داده بود که تیم‌های هدایت خبری یک نهاد نظامی مشغول جعل و خبرپراکنی و درآمیختن اخبار درست و نادرست به منظور مشکوک و غیر قابل اعتماد نشان دادن فضای خبررسانی بانیان و حامیان جنبش سبز هستند.

این اقدامات ناجوانمردانه در شرایطی صورت می‌گیرد که اصلاح طلبان و هواداران این جنبش از بسیاری از امکانات رسانه‌ای محروم‌اند و در مقابل کودتاچیان با پول و تجهیزات گسترده بر صداوسیما و رسانه‌های حکومتی و یا به ظاهر مستقل، سیطره دارند.

در چنین شرایطی، ناپرهیزی و کمبود حساسیت در کسانی که در سایت‌ها، وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و ... به انتشار خبر می‌پردازند و یا خبرهای موجود را پخش و گسترش می‌دهند، گناهی نابخشودنی است. از کسانی که دستی در کار خبر دارند، هیچ کس حق کاهلی و کوتاهی در تحقیق و بررسی درباره خبرهایی که می‌خواهند منتشر کنند، ندارند و ما همه از این بابت مسئولیم.

«موج سبز آزادی» به صراحت و بی‌تعارف از همه سایت‌ها و وبلاگ‌هایی که خبر کشته شدن این نوجوان 12 ساله در بهشت زهرا را منتشر کرده‌اند، می‌خواهد منبع خود را در این خصوص ذکر کنند و صحت و سقم خبر و اطلاعات بیشتر در این باره را جویا شوند؛ تا اگر صداوسیما مثل همیشه دروغ می‌گفت، مثل همیشه رسوا شود و یا اگر کسی در بین فعالان عرصه خبری نفوذ کرده و یا کسی در انتشار این خبر کوتاهی کرده، همه نسبت به ضرورت دقت مضاعف در شرایط فعلی، هوشیار باشند.

بررسی‌های ابتدایی ما نشان می دهد که این خبر برای اولین بار در دو آدرس زیر منتشر شده که لازم است دارندگان این دو وبلاگ درباره منبع خبر خود توضیح دهند:
http://nafeeran.blogspot.com/2009/08/12.html
http://personline.wordpress.com/2009/08/04
متن خبری هم که در این دو آدرس منتشر شده و بعدا در جاهای دیگر شرح و بسط داده شده، این پاراگراف است:

پنجشنبه گذشته عليرضا همراه با پدرش براي شركت در چهلم شهداي سركوب اخير به بهشت ندا رفته بودن در هنگام بازگشت لحظه اي دست عليرضا از دست پدرش جدا مي شود ، در اين هنگام دست او از زندگي كوتاه مي شود عليرضا بر اثر اصابت ضربه ي باتوم كه به سرش خورد دچار خونريزي مغزي شد و به شهادت رسيد روحش شاد عليرضا فقط 12 سال سن داشت. خانواده عليرضا بعد از 4 روز بالاخره ديروز توانستند جنازه او را از پزشك قانوني تحويل بگيرند.

پي‌نوشت: با اين حال موج سبز آزادي روز دوشنبه 26 مرداد خبر داد:

یک منبع موثق به «موج سبز آزادی» خبر داد که ماجرای شهادت نوجوان 12 ساله‌ای به نام «علیرضا توسلی» که پیش از این گفته شده بود در بهشت زهرا با ضربه باتوم به سرش به شهادتش رسیده است، صحت دارد.

این منبع گفت: صحت این ماجرا به تایید کمیته تحقیق تعیین شده از سوی دو چهره شاخص اصلاح طلب نیز رسیده است.

وی همچنین تصریح کرد: کمیته مورد اشاره همچنین خبردار شده که جسد این نوجوان در اراک به خاک سپرده شده است.

این در حالی است که پیش از این صداوسیمای جمهوری اسلامی به صراحت خبر شهادت این نوجوان 12 ساله را تکذیب کرده بود، تصویر اعلامیه فوتش با تاریخ ماه قبل نیز در اینترنت منتشر شده بود و خبرنگار صداوسیما با پدر و مادرش و حتی با راننده‌ای که گفته می‌شد با او تصادف کرده نیز در این باره گفت‌وگو کرده بود!

البته چند ساعت قبل هم شیخ اصلاحات از دروغین و ساختگی بودن مصاحبه صداوسیما با خانواده ترانه موسوی و ادعاهای مطرح شده در گزارش رسانه‌ی به اصطلاح ملی خبر داده بود.




۳ نظر:

لیدا ک گفت...

خبر را در 20:30 دیدم. شیوه پوشش آن به نظر غریب بود. البته شاید به دلیل ذوق زدگیشان از بهانه ای بود که په دستشان افتاده. به علاوه، به گمانم از نظر زمانی مشکلی در روایت باشد. از طرف دیگر، حتی با راننده ای که با پسرک تصادف کرده بود مصاحبه کوتاهی شد، ولی در فضای باز، در جایی مثل دم در خانه شان... این آدم نباید الان در زندان باشد!؟ واکنش پدر و مادر پسرک هم به نظرم طبیعی نبود. شاید هم من زیادی بدبین شده ام، نه!؟

علی گفت...

جالبه اصلا هم عذر خواهی نکردید که چنین دروغی را در جامعه پخش کردید

علي معظمي گفت...

به علي:

اگر خبر مي‌خواهيد، همين است كه مي‌بينيد. در صف عذرخواهي خيلي‌ها ايستاده‌اند.

و اما درباره اين كه چه كسي دروغ مي‌پراكند، حتما خوانده‌ايد كه: فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد/ شرمنده رهروي كه قدم بر مجاز زد

شما حقيقت نمي‌خواهيد، اگر مي‌خواستيد، قيدهاي شرط پست قبل و انتشار اين يكي پست برايتان كفايت مي‌كرد؛ همه آنچه گذشته در اينجا آمده. شما ظاهرا "اعتذار" مي‌خواهيد؛ اعتراف مي‌خواهيد.

اگر اينها را مي‌خواهيد، اسم حقيقت و دروغ چرا مي‌آوريد؟