خبر، خبر شهادت تنها فرزند جانباز شهيدي است كه الله اكبر گفته بود "تا اینکه شبی آمدند سه زن و دو مرد بودند او را بردند، برای همیشه" و ديروز كه "مراسم ختم سعیده بود. مراسم ختم که نه!مادرش بود و چند نفر از اعضای خانواده و مهندس میر حسین موسوی و البته فضایی از غم و اندوه و بهت و حیرت".
روايتهاي ديگر كه جزئيات بيشتري از حادثه قتل اين شهيد را نقل كردهاند و او را ترانه موسوياي ديگر خواندهاند، به مراتب وحشتناكتر از اين خبر مختصر در پارلمان نيوز هستند ...
***
شفيعي كدكني هم از ايران رفت. افسوس بايد گفت؟ نميدانم. ميگويند يكي از آخرين شعرهاي شفيعي در روزهاي اخير اين بوده است [تصحيح: من در اين مورد اشتباهي كه در صفحه ويكيپدياي فارسي مربوط به شفيعي بود را تكرار كردهام؛ شعر به سال 1357 مربوط است. ممنون از دوستاني كه تذكر دادند]:
پيش از شما
به سان شما
بیشمارها
با تار عنكبوت
نوشتند روی باد
كين دولت خجستهٔ جاويد زنده باد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
دوست عزیز صرفا از این جهت که می دونم شما به صحت نوشته هاتون اهمیت می دهید می گم.
قطعا این شعر ماندگار دکتر شفیعی ("در جاودانگی") بر احوال همه ی حاکمان جور که از تاریخ درس نمی گیرند صادق است. اما تاریخ سرودن این شعر (اون طور که در کتاب خطی ز دلتنگی از مجموعه هزاره ی دوم آهوی کوهی اومده) سال 1357 است.
که البته این هم کمدی تکرار تاریخ است و در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی کند.
اگر یکی ز شهیدان لاله
-کشتهی تیر-
ز خاک برخیزد
به ابر خواهد گفت
به باد خواهد گفت
که این فضا چه پلید است و
آسمان کوتاه
و زهر تدریجی
عروق گلها را از خون سالم سیال
چکونه خالی کردهست
(کدکنی)
ضمنا شعری که نوشتهاید مربوط به گذشته است، مال سال 57 است
علی آقا از عصر که این خبر را خواندم نفسم بالا نمی آد. از اینکه زنده ام، با اخلاص نماز می خونم و روزه می گیرم و شب راحت می خوابم از خودم بدم می آد. اصلا مستاصلم. دلم می خواد درسم را اینجا ول کنم برگردم ایران اینقدر داد بزنم تا من را هم بگیرن بکشن این احساس گناهم پاک یشه. نمی دونم بقیه آدما چه جوری با این خبرها کنار میان اما من که حالم خیلی بده. دعا کنیم خدا به خوانواده هاشون صبر بده.
جالب اینه که خبر نگار زنگ واحد 12 رو میزنه اگه درست دقت کنیم این آپارتمان 20 واحد دارد . که اگر حتی فرض کنیم 5 طبقه دارد . باید طبقه سوم باشد البته معمولا طبقه همکف را به حساب نمی آورند. اگه من از طبقه سوم یا چهارم پریده بودم یا حالا زنده نبودم چه برسه به اینکه فقط پام بشکنه . نکته بعدی اینکه اگه شما کسی رو جلو یه خونه پیدا کنی (جلو آپارتمان) اولین فکرت این نیست که مال همون خونه است؟
فرض کنیم دختر خودشو معرفی نکرد . شما تحقیق نمی کنید . یا لا اقل دوباره جلو همون آپارتمان نمیرید از ساکنین یه پرسشی کنید یا آگهی ختمش رو ببینید؟
ارسال یک نظر