اينبار نوبت سيد محمد خاتمي رسيده است تا تاريخ روايت كند. خاتمي در سخناني كه امروز براي گروهي كه با او ديدار كردهاند داشته از جمله اشارهاي هم به وقايع دهه شصت كرده. سايت بنياد باران گزارش داده:
شما امروز است كه لازم ميدانيد، يا شايد مجبوريد، از آن "استثنائات" و "شرايط ويژه" حاكم بر "يك دهه"، و حتي افرادي كه به خدا اعتقاد ندارند حرف بزنيد (راستي مسئله همه اين بود؟ به خدا اعتقاد نداشتند؟). از آن شرايط حرف ميزنيد، چون بر شما لازم آمده است، چون شرايط امروزِ خودِ شما ايجاب كرده است. شما در اين شرايط است كه لازم ديدهايد، يا مجبور شدهايد به آن تاريخ و آنچه "استثنا" خواندهايد، رجوع كنيد؛ شرايط امروز است كه شما را واداشته چنين تاريخ روايت كنيد: "بنا داریم که همه به قانون برگردیم ".
ديگراني هم هستند، كه به نظرشان صحبت از استثنا بيهوده است. به نظرشان، روايت شما نميتواند با قرائن تاريخي كه هنوز شاهدان زنده دارد، سازگار باشد. شايد روزي آنها هم حرف بزنند، شايد روزي بشنويم؛ شايد روزي شما هم بشنويد.
وی با اشاره به سه برش از زندگی امام خمینی (ره) که دقت در آن می تواند برای شرایط فعلی رهگشا باشد گفت: در ابتدای شکل گیری جمهوری اسلامی و پیش از انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) با توجه به وجود گروه های غیر دینی و بعضا مارکسیست که در میان مردم وجود داشتند همواره بر این نکته تاکید داشتند که در نظام جمهوری اسلامی حتی افرادی که ضد خدا و ضد دین هم باشند، تا زمانی که دست به سلاح نبرده باشند و توطئه نکنند، ایمن هستند.آقاي خاتمي چرا لازم ديدهايد از اين "استثنائات" حرف بزنيد؟ چرا لازم ديدهايد اين نقل قول عجيب را بياوريد كه خودتان هم ميدانيد چه الزامات منطقياي دارد؟ احتمالاً به همان دليلي كه امثال مهاجراني در همين مورد حرف زدند و به اين دليل كه شما هم ميخواستيد از خشونت حرف بزنيد و بگوييد كه:
خاتمی افزود: بعد از انقلاب نیز به علت شرایط جنگ و ترور، بعضا رویدادهایی را داریم که امام در واپسین سالهای پر برکت عمرشان با اشاره به آنها فرمودند که آنها استثنائاتی بودند که به خاطر جنگ و شرائط ویژه پیش آمدند و بنا داریم که همه به قانون برگردیم .
ما به هیچ عنوان طرفدار خشونت نیستیم، در مقابل عدهای جز به خشونت نمیاندیشند و عمل نمیکنند.بسيار خوب آقاي خاتمي. فقط خوب است كه به همين يك نكته متذكر باشيد كه شما در فضايي "نقل قول" ميكنيد، در فضايي تاريخ روايت ميكنيد، و خود را و خاستگاههاي خود را توجيه ميكنيد، كه هنوز هم از اين مزيت برخورداريد كه خيلي حرفها كه بالقوه ميتواند در جواب شما گفته شود، گفته نميشود.
شما امروز است كه لازم ميدانيد، يا شايد مجبوريد، از آن "استثنائات" و "شرايط ويژه" حاكم بر "يك دهه"، و حتي افرادي كه به خدا اعتقاد ندارند حرف بزنيد (راستي مسئله همه اين بود؟ به خدا اعتقاد نداشتند؟). از آن شرايط حرف ميزنيد، چون بر شما لازم آمده است، چون شرايط امروزِ خودِ شما ايجاب كرده است. شما در اين شرايط است كه لازم ديدهايد، يا مجبور شدهايد به آن تاريخ و آنچه "استثنا" خواندهايد، رجوع كنيد؛ شرايط امروز است كه شما را واداشته چنين تاريخ روايت كنيد: "بنا داریم که همه به قانون برگردیم ".
ديگراني هم هستند، كه به نظرشان صحبت از استثنا بيهوده است. به نظرشان، روايت شما نميتواند با قرائن تاريخي كه هنوز شاهدان زنده دارد، سازگار باشد. شايد روزي آنها هم حرف بزنند، شايد روزي بشنويم؛ شايد روزي شما هم بشنويد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر